آدس : رشت ، خیابان بیستون ، ابتدای
بلوار معلم ،ساختمان ساحل ،طبقه سوم
تلفن : 013-33253822
ایمیل : icg248@gmail.com
روزهای کاری : شنبه تا
پنجشنبه 08:00 - 14:00
› مدیریت پروژه
در 08 بهمن 92

مدیریت پروژه

مهندسي مديريت پروژه تلفيق علم ، هنر و فن است و به منظور آموزش براي انجام فعاليت هاي آماده سازي، نظارت و اجراي پروژه ، به ويژه پروژه هاي عمراني طرح ريزي شده است.
ويژگي اصلي تخصص مهندسي پروژه ، ماهيت بين رشته اي آن است . اين رشته تلفيقي از رشته هاي مهندسي عمران ، مهندسي صنايع و رشته مديريت مي باشد.تاکيدات اصلي در رشته مهندسي مديريت پروژه بر روي تلفيق دانش و اجرا،کاربردي بودن آموزه و مديريت صحيح پروژه هاي عمراني متمرکز است.
فعاليت هاي در نظر گرفته شده براي مهندسين مديريت پروژه در نظام مهندسي ساختمان،جهت تصدي پست مهندس مجري تعريف شده است و در حال حاضر اين وظيفه توسط مهندسين عمران انجام مي شود.
ليکن از آنجا که مهندسين عمران با مهارت هاي مرتبط با دانش حقوقي پروژه ها ، اصول مديريت صحيح پروژه ها و مواردي از اين دست آشنايي ندارند، رشته مهندسي مديريت پروژه با هدف رفع خلاء موجود در فعاليت مهندسين مجري طراحي گرديده است. همچنين تسلط مهندسين مديريت پروژه بر پايه هاي مهندسي عمران و صنايع و اصول مديريتي ،ايفاي نقش کارشناسان در پروژه هاي عمراني را بسيار پر رنگ ساخته است.

براي دانلود ? نمونه پروژه MSP به ادامه مطلب مراجعه فرماييد…
قوانين طلايي در مديريت پروژه

 

اين قوانين طلايي برمبناي تجربه‌ ساليان مديران مختلف پروژه‌هاي بزرگ و کوچک ، تهيه ‌شده و صيقل‌ خورده ‌است ؛ اصول مديريت ‌پروژه بر مبناي همين دوازده ‌قانون بنا نهاده‌ شده‌اند . توجه به اين قوانين ، از مرحله‌ آغازين پروژه تا انتهاي آن ، نتايج بهتري را به بار خواهد نشاند .

قانون اول : بايد به اجماعي بر روي اهداف و نتايج پروژه برسي !

اگر ندانيد که قرار است چه‌ چيز را به ‌اتمام برسانيد ، اگر ندانيد چه‌ چيزي بايد تحويل‌ شود ، بعيد است که خروجي ارزشمندي ارائه ‌دهيد . پروژه‌اي که نتايج آن شفاف نيست محکوم به شکست است . اولين قدم در راه موفقيت پروژه ، تعريف و تعيين دقيق اهداف پروژه ‌است ؛ اهدافي که همه‌ افراد مهم‌ درگير در پروژه روي آن اتفاق‌نظر داشته‌ باشند . اين تنها کافي ‌نيست که شما بدانيد چه ‌کاري مي‌خواهيد انجام ‌دهيد ؛ افراد کليدي ، حاميان پروژه و اعضاي پروژه نيز بايد به آنچه مي‌خواهند انجام دهند ، معتقد باشند و آن ‌را پذيرفته‌ باشند .

قانون دوم : بايد بهترين تيم ‌پروژه‌اي را که مي‌تواني ، بسازي !

گروهي از افراد ماهر ، شايسته و خوب سازماندهي‌شده ، لازمه‌ موفقيت پروژه است . تشکيل تيم‌ خوب پروژه با انتخاب افرادي توسط مدير پروژه آغاز مي‌شود ؛ در انتخاب افراد ، به ‌خصوص در مورد پروژه‌هاي بديع بايد به هوش و قدرت و سرعت يادگيري آنان بيش ‌از تجربه بها داد . افراد بايد توان کار کردن در تيم را داشته ‌باشند و به جايگاهي مناسب در تيم دست ‌يابند . آنان بايد حين ‌کار تنها متوجه کار باشند و نه درگيريهاي شخصي . گاهي لازم ‌است افراد براي انجام درست کارشان آموزش‌ ببينند . افراد بايد بتوانند درطول مدت‌ زمان اجراي ‌پروژه ‌با علاقه کار را دنبال ‌کنند ؛ از اين‌روست که مدير پروژه بايد راهکارهاي لازم براي افزايش انگيزه‌ اعضاي تيم پروژه‌اش را بداند .

قانون سوم : برنامه‌اي فراگير و مناسب رشد و ترقي تهيه و آن ‌را بروز نگاه ‌دار !

يک برنامه‌ کامل مرکز موفقيت پروژه است . اين سند ، محل ارتباط و فرماندهي کل نيروها ، منابع و زمان‌هاي پروژه است . بدون برنامه نمي‌توان يک تيم را براي دستيابي به اهداف راهبري ‌کرد . بي‌شک ساخت يک برنامه به‌ تنهايي کافي نيست ، چرا که مدير نمي‌تواند آينده را پيش‌بيني ‌کند ، از اين‌روست که برنامه‌ پروژه ، ممکن است بارها و بارها تغيير يابد . دلايل اين تغييرات ، کشف حقايق جديد نسبت به واقعيات پروژه ، به‌ مرور زمان و تغيير ذهن و نيازهاي افراد مهم ‌درگير است . گاهي تغيير محدوده‌ پروژه يا تغييرطرح نيز سبب نياز به اين اصلاحات مي‌شوند .

قانون چهارم : ميزان منابع موردنياز ، انسان و تجهيرات را محاسبه‌ کن !

بدون نفرات ، تجهيزات ، ابزار و سرمايه‌ کافي ، هيچ‌ راهي براي انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد . مدير بايد توانايي تامين منابع ‌انساني موردنياز پروژه‌ خود را داشته ‌باشد ، در غير اين ‌صورت بايد اثرات ناشي از کمبود منابع را بررسي ‌کرده، آنها را به ‌اطلاع افراد کليدي پروژه برساند . تامين منابع ‌کافي براي يک پروژه ، يکي از سخت‌ترين وظايف مديران‌ پروژه‌ها در ايران است .

قانون پنجم : زمان‌بندي واقع‌بينانه‌اي تهيه‌ کن !

بدون زمان‌بندي مناسب ، قبل ‌از آنکه کاري انجام ‌شده ‌باشد ، به موعد تحويل مي‌رسيد ! مدير مي‌تواند با صرف هزينه‌ بيشتر ، منابع ، انسان و ابزار بيشتري تامين ‌کند ؛ اما زمان را نمي‌تواند به ‌هيچ ‌شکلي تهيه ‌کند ! تقريبا اغلب مديران ناموفق پروژه ، اعتبار خود را به‌ دليل رعايت ‌نکردن زمان و تحويل ندادن به‌ موقع نتايج از دست ‌داده‌اند .

قانون ششم : سعي‌ نکن بيش از آنچه قرار است انجام‌ شود ، انجام ‌دهي !

البته اين به‌ معناي آن نيست که مدير کمتر از آنچه انتظار مي‌رود ، تحويل‌ دهد ؛ بلکه بايد دقيقا چهارچوب‌هاي محدوده‌ پروژه را در زمان ، کيفيت و هزينه رعايت‌ کند . مدير در ابتدا به تعريف‌ دقيق محدوده‌ پروژه پرداخته و آن ‌را به تاييد افراد کليدي مي‌رساند . پيش‌ از آغاز هر پروژه‌اي ، اهداف و نتايج پاياني بايد به تاييد همگان برسد ؛ کليه‌ افراد درگير در پروژه بايد نسبت به آنچه انجام‌ مي‌دهند اطلاعات کافي داشته ‌باشند تا بتوانند به ‌درستي وظايفشان را به‌ انجام رسانند . طراحي شيوه و روشي براي گردش مناسب اطلاعات در پروژه بين کليه‌ افراد درگير ، يکي ‌از وظايف مهم مدير پروژه است .

قانون هفتم : نقش افراد را به‌خاطر بسپار !

برخي مديران ‌پروژه در طول اجراي پروژه فراموش ‌مي‌کنند که اساسا پروژه براي مردم انجام ‌مي‌شود و نتايج آن قرار است در خدمت مردم باشد . موفقيت پروژه بستگي به نظر مردم دارد ؛ براي آنکه مدير پروژه‌ موفقي باشيد بايد خود را مطابق نظر مردم و با اولويتهاي آنان هماهنگ سازيد . فراموش ‌نکنيد که مردم پروژه را مديريت ‌مي‌کنند ، آنها قسمت ‌اعظم کار را انجام مي‌دهند و مردم هستند که از نتايج پاياني خوشحال يا ناراحت مي‌شوند .‌

اغلب پروژه‌ها براي مردم ، چه ‌آنها که مستقيما در تيم ‌ساخت پروژه درگيرند چه سايرين ، فشارهاي عصبي ايجادمي‌کند ؛ چرا که گروهي از کارهاي نو است که تاثير نتايج آن بر زندگيشان هنوز مشخص‌ نيست . بد نيست بدانيد اگر نتايج پاياني پروژه به‌ ضرر مردم باشد ‌اغلب با شکست مواجه ‌مي‌شود !

قانون هشتم : حمايت مداوم مديريت ‌سازمان و افراد کليدي را به ‌دست ‌آور !

لازم ‌است مدير پيش ‌از آغاز کار حمايت افراد مهم‌ درگير پروژه را به‌ دست ‌آورد . مهارت کلامي و قدرت چانه‌زني بالا اينجاست که خودنمايي مي‌کند . اين ‌قانون مشابه قانون اول ،‌ اما فراتر از آن است ؛ مدير در اينجا نه‌ تنها نظر مثبت ايشان را جلب‌مي‌کند که آنها را راضي‌ مي‌کند گاهي از نفوذ يا قدرت خود براي پيشبرد کارهاي پروژه استفاده‌ نمايند .

قانون نهم : منتظر و مترصد تغييرات باش !

اين قانون درکنار قانون سوم معنا دارد . پروژه همواره درمعرض تغييرات گوناگون است ؛‌ تغييرات محيطي ، تغيير نيازها ،‌ تغيير روش و انبوه تغييرات ديگري که ممکن‌ است براي پروژه رخ ‌دهد . مدير نبايد منتظر تغييرات بماند و پس ‌از رخ‌دادن نسبت به ‌آنها واکنش نشان‌دهد ؛ بهتر است مديران بياموزند که نسبت به تغييرات پيش‌دستي ‌کنند ؛ مديران‌ موفق خود عامل ايجاد تغييرند .

تغيير يک اصل در دنياي پرشتاب امروز است . مقابله با تغييرات و اقدامات مناسب در قبال آنان هنر مدير و برنامه‌ريزان پروژه را مشخص ‌مي‌نمايد . چگونگي عمل آنها در قبال تغييرات و انعطاف‌پذيري برنامه ، پروژه را به‌سوي موفقيت يا شکست راهبري ‌مي‌کند . به ‌ياد داشته ‌باشيد که جهت‌دهي تغيير ، مطابق امکانات تيم ‌پروژه مي‌تواند نجات‌دهنده‌ مدير و پروژه‌اش باشد ؛ اگر منتظر تغيير بمانيد و آنگاه عکس‌العمل نشان دهيد ،‌ زمان زيادي را از دست ‌خواهيد داد . چشمان خود را براي مشاهده‌ تغييرات بيش ‌از پيش باز بگذاريد !

قانون دهم : افراد را ازآنچه تاکنون انجام‌ داده‌اي مطلع‌ کن !

مدير بايد کليه‌ افراد مهم‌ درگير در پروژه را از پيشرفت ، مشکلات و تغييرات پروژه آگاه‌ سازد . او بايد از اين قانون ساده پيروي ‌کند : آگاه‌سازي افراد از همه‌ چيز ! مهم‌ترين قانون در دنياي کار ،‌ راست‌گويي و صداقت است . بهتر است در مواجه با مشکلات حقيقت را با افراد کليدي در ميان گذاريد و از آنان در حل‌ مشکلات راهنمايي و حمايت بخواهيد .

قانون يازدهم : مبدع کارهاي نو و روشهاي نو باش !

پروژه يعني کار نو ! ازآنجا که تقريبا تمام پروژه‌ها در نتايج ، تيم ‌پروژه ، اهداف ، انتظارات و زمان متفاوتند بايد مترصد استفاده از روشهاي نو ، ابزار نو ،‌ نرم‌افزارهاي جديد ، افراد و متخصصين ‌جديد بود . روشهايي که در گذشته موجب رشد و پيشرفت شده‌اند ممکن است نتوانند راه‌گشاي مشکلات حال شما باشند .

قانون دوازدهم : رهبر پروژه باش .

راهبري پروژه ، کار سختي است . رهبري افراد درميان مسيري نو و ناآشنا به‌سوي اهداف نو بسيار مشکل است . رهبري هنري است که به ‌شکل ذاتي در برخي وجود دارد ؛ تنها مطالعه‌ کتب مديريت کافي نيست . مديريت تنها خواندن گزارش‌هاي نظارتي ، تاييد يا رد پيشنهادات يا صدور فرمانهاي لازم در قبال تغييرات ، نيست ؛ مديريت ، فراتر از اينها ، در همراه بودن با تيم ‌پروژه و ايجاد انگيزه در آنها نهفته است .

مدير بايد بتواند افراد مختلف با سليقه و افکار مختلف را ،‌ براي دستيابي به يک هدف واحد گردهم آورد و تا پايان پروژه در کنار يکديگر نگاه ‌دارد ؛ شايد تشکيل تيم آسان باشد ،‌ اما مهم نگاهداري تيم تا پايان پروژه است .

درنگاه ‌اول عمل به اين قوانين مشکل به ‌نظر مي‌رسد ، اما موفقيت يا شکست پروژه در عمل به اين موارد نهفته است . اساس دانش مديريت پروژه بر مبناي همين دوازده‌ قانون ‌طلايي ، پي‌ريزي ‌شده ‌است .  توجه به اين قوانين نشان ‌مي‌دهد که مديريت پروژه ، همان مديريت است که اين‌بار بر مبناي پروژه ظهور کرده ‌است . در نهايت کليه‌ تکنيک‌هاي مديريت ، از يک ‌سري اصول پيروي ‌مي‌کنند و با شناخت آنها و اضافه کردن ويژگي‌هاي خاص پروژه‌هاست که مي‌توان پروژه را به‌ خوبي مديريت ‌نمود .